مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
آن شـب مـدیــنـه تـشـنـۀ آب بـقـا بـود چـشم انـتـظـار ساغـر قـالـوا بـلی بود آن شب شـقـایق قصد کوی یار می کرد از خواب غـفلت لاله را بیدار می کرد آن شب سحرشعر گل مهتاب می خواند از جلـوۀ خـورشید عـالمتاب می خواند آن شب فضا آکنده از شور و طرب بود بین مـلائک صحبت از ماه رجب بود آن شب عروس فاطمه ازدل دعا کرد درمــان دردش را تــمـنا از خـدا کرد آن شب رضا درخط تسلیم ورضا بود در خـط تسلـیم خـدا، لطــف خـدا بود آن شــب منادی دادِ عدل و داد می زد بـیـن زمـین و آســمـان فـریـاد مـی زد کـای اهل عـالم مقـصد و مقـصود آمد در کان هستی هر چه بود از جود آمد آئــیـنــۀ ایــــزد نــمــا آمــد بـه دنــیــا یـعـنی جـواد بـن الـرضـا آمـد به دنـیا از بـهــر دیــدارش ز جــنّـت آدم آمـد نـوح نــبـی از بــهـر خـیـر مـقـدم آمد آمــد به دنــیا اســـوۀ یـکـتـا پــرسـتـی بعـد از رضـا آئـیـنه دار مـلک هـستی او اخــتـر تـابـان چـرخ آبـنـوس است مرآت حقّ و زادۀ شمس الشموس است از جـانب او گـر حـدیـثـی قـال گـردد یحیی بن اکـثـم در جوابش لال گـردد حـاتم اگـر جـود و سـخـایش را بـبـیند بـهـر گـدایـی بر سـر راهـش نـشـیـنـد گـوی سـبق از روضۀ مـیـنـو بـگـیرد گـر کشتی اش در ساحـلی پهـلو بگیرد بـود و نـبـود عـالـم از بود جواد است شعرمن «ژولیده» از جود جواد است |